loading...
دانلود موزیک و اهنگ و فیلم
حمید بازدید : 153 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
مهمترين وبهترين لحظه هاي ما با آغاز فصلي از کتاب ها برجسته شروع مي شود نمايندگي انتشارات مدرسه در ساري مرکز استان مازندران براي لحظه هاي تنهايي ولحظه هاي پر شور زندگي کتاب هايي را به حضور مي دهد تا با لذت خواندن آن زندگي در ثانيه ها غرق شود خورشيدي0151_2221807
حمید بازدید : 144 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
مجموعه اي جديد و كارا براي تمام سنين و افراد، تكنيكهايي كه براي هر فردي در طول روز كاربرد فراواني دارند و ما را در مواجهه با مشكلات روزمره و نگراني هاي مداوم زندگي مان به شكلي موثر و كارآمد ياري مي كنند. تكنيكهايي كه با به كار بستن آنها هر شخصي مي تواند با آرامش بيشتري به زندگي خويش ادامه دهد و بيشترين استفاده را از زمان حال ببرد. اين مجموعه توسط يكي از برجسته ترين نويسندگان عصر حاضر، آقاي ديل كارنگي نوشته شده است.
حمید بازدید : 200 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
ماهنامه تحليل ماهنامه تحليل يکي از معدود نشريات تخصصي فناوري اطلاعات در کشور مي باشد که با توزيع سراسري با همکاري مالي و فني شرکت توسعه گران نرم افزار آذربايجان منتشر مي شود اين ماهنامه به صاحب امتيازي آقاي مهندس داود اصيل در حال حاضر چاپ و بيش از 2000 نسخه از آن به مديران سراسر کشور با پست ارسال مي شود .اين ماهنامه به جهت معرفي شرکتها و محصولات آنها در سراسر کشور تسهيلات بي نظيري را در اختيار شرکتها قرار مي دهد . قطع چاپي ماهنامه : 45*30چاپ آگهي در يک هشتم صفحه اول و آخر بصورت تمام رنگي مبلغ يک ميليون و پانصد هزار ريال چاپ آگهي در يک هشتم صفحات داخلي بصورت سياه و سفيد مبلغ يک ميليون ريال به ازاي هر آگهي در ماهنامه ، تعداد 1000 نسخه بصورت رايگان و از طريق پست به آدرسهاي اعلامي آگهي دهنده ارسال خواهد شد لذا با چاپ هر آگهي تعداد نسخه هاي پستي ارسالي ما 1000 نسخه افزايش مي يابد . بدين ترتيب در تحليل شما فقط درصد ناچيزي از هزينه ارسال تبليغات خود را در حالت عادي مي پردازيد و مثلا به ازاي 6 آگهي آگهي شما به 8000 مخاطب واقعي ارسال ميشود و هزينه چاپ ، بسته بندي ، ارسال و ... رايگان انجام مي شود . لازم به ذکر است که در حال حاضر آدرس 5500 سازمان دولتي و خصوصي در دفتر ماهنامه موجود مي باشد که در صورت درخواست بصورت طبقه بندي قابل ارسال است . آدرس : تبريز / خ آزادي / خيابان جديري جنوبي / روبروي شرکت ايرانسل / پلاک 20تلفن : 4113380254
حمید بازدید : 139 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
رايت سي دي , chap , cd, dvd , چاپ روي ديسک با تکنولوژي copytraxاز کشور انگلستان. سيستم چاپ ديجيتال cd به صورت inkJet بوده و پس از چاپ هر نوع طرح با کيفيت 4800 DPI بروي Cd هاي printable با لايه UV در مقابل نور - آب و ضربه مقاوم مي شود از مزيات اين نوع چاپ توليد در هر تيراژ ممکن است. در سيستم استمپري يا اورجنال(نقره اي) پس از تهيه يک قالب آلومينيومي از اطلاعات CD يا DVD شما، CD يا DVD خام از ابتدا با اتوماسيون صنعتي کارخانه توليد شده پس از توليد به وسيله قالب محتواي CD رايت شده و سپس چاپ افست يا سيلک اسکرين 4 رنگ بر روي بدنه CD انجام مي گيرد. معمولا اين نوع چاپ براي تيراژهاي بالاي 5000 عدد بسيار مقرون به صرفه مي باشد. و بالاترين کيفيت CD و DVD در اين نوع تکنولوژي استفاده مي شود. در سيستم چاپ افست پس از تهيه فيلم و زينک از طرح، طرح چاپ شده و از کيفيت مانند چاپ افست کاغذ برخوردار مي باشد . در اين نوع چاپ شروع تيراژ از 500 عدد به بالا بوده و روزانه 5000 عدد CD ، DVD و BisuinesCard قابل تحويل ميباشد. 88784350 شعبه ميدان آرژانتين 77579802 شعبه ميدان سپاه 09124968034 09193237023 يوسفي www.chapnegar.comEmail: yousefi@emc.ir
حمید بازدید : 124 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
خانه کتابهاي الکترونيکي ... انواع کتاب هاي رايگان الکترونيکي ... مجلات و روزنامه و مقالات رايگان الکترونيکي .... کامپيوتر پزشکي ادبيات الکترونيک ... موبايل ... و ....فقط کافي اسم کتاب را بياريد تا لينک دانلودش را بدم....www.ebookhome.blogfa.comخانه کتاب الکترونيکي ebookhome@ymail.comhttp://www.ebookhome.blogfa.com/
حمید بازدید : 136 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

سلام

خوب دیگه وقتی می ری سراغ دشمن همینه دیگه آدمو مجبور می کنی خونه و کاشونه رو بذاره وبره یه جای دیگه ، ولی خوب به فال نین می گیرمش هر جند الان کمی پاچه همو گرفتیم ولی خوب اینم خونه جدید.

راستی تو نمی خوای دست از خوشگل بودن برداری آدم رو دچار بحران بودن می کنی. مواظب همه اونائی که مال هر دومونه باش.

 

پی نوشت : این پست اولی کاملاً خصوصی بود ، کمی عفت نگاه داشته باشین خوب !!

حمید بازدید : 118 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
 

امروز عجب روز دلگیری است ، دلم نمی خواهد چیزی بگویم ، یا کاری بکنم ، آسمان هم بدجدری توی هم است به نظر می رسد شاید امروز بغضش بترکد و دانه های رحمت خداوندی را  بر سر بندگان بی رحمش بریزد. اما دانستن این نکته که ان دلگیری هوا رحمت است چیزی از بار اندوه من کم نمی کند و کمکی نمی کند تا کمی راحتتر شوم. دلم بدجوری شکسته است ، بعضی وقتها آدم با شنیدن کلماتی که که در حالت عادی همیشه می شنیده است ، توی یک موقعیت مسخره آتیش می گیرد و بدجوری گر می گیرد ، نمی داند خشمش درست است یا نه ، فقط می داند عصبانی است.

آدم عصبانی هم همه چیز برایش نا خوشایند است و ناخواسته ، این می شود که می زند و می کند و می خواهد داد و فریاد بزند، نمی دانم شاید حق ندارد!

کاش امروز صبح دستمال را از دستم می گرفت و من را جلوی خود خودم سکه یک پول نمی کرد، نگرفت اما!

کاش امروز صبح سر کاری که برای یکی دیگر در حال انجام بود و من هم دلایل خودم را برا انجامش اینطوری مرا به باد ... نمی گرفت!

خلاصه کاش امروز روز دیگری بود.

حمید بازدید : 141 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
این روزها شطرنج زیاد بازی می کنم ، دلم می خواهد بدانم که در بازی روزانه چه مصداقی دارد ، البته این که گفتم چرت گفتم، بیشتر بازی می کنم تا فکرم را از اینهمه مصیبت چشت سر هم ، از وضعیت بد کاری و از هزار کوفت و زهر مار دیگه دور کنم ، این روزهای بدجوری خسته ام ، نه اینکه نخواهم بجنگم ، که تنها آن روز ینخواهم جنگید که مرده باشم، نه از اینهمه پیش بینی اتفاقات خسته شدم ، نمی دانم در تمام دنیا باید برای نفس کشیدن هم پیش بینی کرد و یا تنها سهم ما در ایران این بازی من درآوردی است؟

نمی دانم چه خواهد شد اما همه چیز در پیک بحرانی است.

حمید بازدید : 193 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
به سادگی خوردن یک لیون آب می توانیم نباشیم آنچه بوده ایم، آدمها با توانمندیهای خاصی که دارند توانمندی حیرت آوری در چهره عوض کردن دارند. امروز وقتی رفتم دادگاه از دیدن ان لبخند تمسخرآمیز گوشه لب آقای البه حیرت کردم ، گفتم دارد می رود دادگاهی که نمی دانم چرا مطمئن است در آن نمی بازد ، بعد با خودم فکر کردم این همان آدمی است که مجیز من را می گفت و به دنبال این بود که بگوید دیگران دم گوش هم چه چیزهائی می گویند و همیشه خودش را نفر اول صف وفاداران نشان بدهد و اکنون ...

نمی دانستم آدمها می توانند همه چیز را ندیده بگیرند اما در تمام اتفاقاتی که در دو سال اخیر برایم افتاد به این جمع بندی رسیدم که نه ، آدم از هر موجود دیگری در خلقت بیشتر می تواند و استعداد دارد ، کافی است که هوس کند؛ همین.

حمید بازدید : 142 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
 

    باورم نمی شد اشکهای او اینچنین مرا و آنچه در درون دارم ویران کند، باورم نمی شد که اشکهای او آنچنان غمی بر دلم آوار کند که نتوانم حتی نفس بکشم.

    اشکهای دیروز او مرا با تمام بند بند وجودم آب کرد، از من چیزی باقی نگذاشت جز آدمی آهنی که راه احساسش از بدو تولد کور شده بوده است. دیشب خواب نمی رفتم ، بعد از سحر خواب رفتم و خواب عجیبی دیدم ، خواب دیدم در خرابه های شهری که نمی دانستم کجاست با دختری که چهره اش را نمی دیدم می چرخیدیم ، انگار او هم اهل آنجا نبود، چون او هم نمی دانست کجا می رویم و چه کاری انجام می دهیم ، می چرخیدیم و من برایش وضیح می دادم ، ناگهان نمی دانم چه اتفاقاتی افتاد که او شروع کرد به بوسیدن من و من هم. بعد با هم دست در دست هم راه افتادیم ولی جائی نمی توانستیم برویم همه اش می خندید، بعد ایستادیم لب یک چهارراه تا چراغ راهنمائی سبز شود و رد شویم ، چراغ سبز شد ، او راه افتاد و من ماندم ، انگار مرا با چسب به زمین چسبانیده بودند ، اما او تنها نمی رفت همچنان که داشت به رفتن خودش ادامه می داد کسی هم همراهیش می کرد و او انگار مرا و نبود مرا از یاد برده بود. خیلی فریاد زدم آنقدر فریاد زده بودم که بماند که هنوز گلویم می سوزد. از خواب پریدم تمام بدنم می لرزید و عرق سردی بر تمام تنم نشسته بود.

    آدمها با خواب و رؤیا زندگی نمی کنند ولی با ذهن خودشان خلق می کنند و می آفرینند. آدمها ...

    ولش کن اصلاً آدمها را ، دلم درد می کند دلم می خواهد ساعتها و ساعتها گریه کنم و گریه کنم بی آنکه کسی مرا به خود فرا خواند، همه چیز برایم آنقدر سرد و تاریک شده است که نمی دانم چه اتفاقی قرار است بیفتد که من در آن نقش داشته باشم یا نداشته باشم. دیگر خیلی چیزی فرق نمی کند با چیز دیگر. وقتی تنها معنی وجودت به سردی به تو نگاه کند دیگر تو چیزی جز یک ماشین برنامه ریزی شده نخواهی بود. معنی خاصی نمی دهی ، فقط هستی همین ، خالی، بی معنی ، بی فایده ، و هزارتا بی دیگر.

     

    پی نوشت : کسی جز خودم مقصر نیستم اگر همه این بلاها سرم  می آید ، خیلی کمتر از آن چیزی است که حق من است...

حمید بازدید : 137 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

هیچ وقت شده همینجوری دلتون هوس کنه کسی نازتونو بخره ، هیچ وقت شده الکی الکی دلتون بخواد یکی بیاد بپرسه چته ؟ چی شده ؟

امروز دلم خیلی می خواست یکی از حالمو بپرسه، خارج از اون قالبهای همیشگی، ولی نپرسید !

حمید بازدید : 148 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

من نمی دانم !

آره این کلمه خیلی وقته که وقتی نمی دونم از دهنم در میاد ، اون قدیما برای من گفتن اینکه نمی دونم خیلی سخت بود و نمی دونستم چرا نمی تونستم بگم، اما خلاصه تونستم بگم!

ولی این دفعه دیگه واقعاً نمی دونم چرا جائی ه من می شناسم آپ نمی کنه !؟ چرا ؟!

حمید بازدید : 199 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

می نویسم همان کاری را می کنم که همه کسانی که وبلاگی دارند انجامش می دهند ، نمی دانم می نویسم برای کسی که دنیائی دوستش دارم و نمی توانم به باور وجودش برسم ، یا اینکه می نویسم تا خود مرا ذره ای خالی کنم و باشم در بین همین چند خطی که می زنم.

نوشتن برای هر کسی حکمی دارد و برای من هم حکمی شاید برای اینکه من می توانم بنویسم و خیلی های دیگر هم می توانند از نشتن نمی ترسم. بای همین است که در نوشتن دنبال کلمه هائی نمی گردیم که کسی را خوشش بیاید یا کسی رنجیده خاطر در میان بودنهایمان به تمام بودنمان "تر" بند و برود عین خیالش هم نباشد که چه کرده و با که کرده ! به همین راحتی است که می نویسیم و می گوئیم آنچه می گفته ایم. او از سینمائی حرف می زد که علی رغم فیلم مزخرفش همه چیزش برایم خاطره شد هر چند قبل از فیلم هم باز به هم پریده بودیم. اما از فیلمی می گوید که من در آن تنها نقش بند یک خاطره بوده ام و بس ، همین و تنها همین. نمی دانم من این وسط چه حقی برای چه کاری دارم. دیشب نتوانستم خواب ببینم و هی ازخواب بپرم ، شبی بود پر از تنش ، تا فرودگاه رفتم و به پهنای صورتم اشک ریختم و به خودم لعنت فرستادم و به خودم فحش دادم. اما دادم که دادم دردی از کسی دوا نمی کند تنها شدم آدمی با چشمها پف کرده و صورت درب و داغون که اونقدر تابلو بود که علی هم که مرا دید با تعجب پرسید " طوری شده ؟ " و در مقابل شانه بالا انداختن من هم فقط بر بهتش اضافه شد. نمی دانم همه اینها را چرا می گویم شاید چون در نوشتن ادم دنبال کلمه نمی گردد.

حمید بازدید : 221 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
ببینم اگه یه دختر تو وبلاگش خیلی راحت و بی پرده صحبت کنه باید فکر کرد اون حتما یه پسره االکی خودشو دختر جا زده؟؟؟

نه جونم..دخترا جلوی پسرا اونجوری کلاس می ذارنو حرف می زنین..

من دارم راحت و بدون نقاب ..خود خود خود واقعیمو مینویسم..

از بس دخترا خودشونو قایم کردن هیچکس نمی تونه پی به درونشون ببره..من تو این وبلاگ خودمو قایم نکردم...من دیوونم..میخوای بخوا..نمی خوایم نخوا..آره من راحت فحشا رو می نویسم..الکی هم احساساتی نمیشم..شدیدا هم بی پرده حرفامو می زنم..تو این مملکت ما دخترا به اندازه ی کافی احساساتمونو سانسور می کنیم..اما..تو وبلاگم میخوام همه ی این تابو ها رو بشکنم..

پس:

فحش میدم..راجع به هر چیزیم که دلم بخواد مینویسم..من یه دخترم

حمید بازدید : 413 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
تو خیابون که راه میری همه نگات میکنن..میگن وای بدنشو به به...حالا وقتشه له له بزنن همه  واسه تو..بگو کیوان دوست داری یا بیارم علیشمس واسه تو...

جدا" این رنگ پوست بهم میاد..

حمید بازدید : 175 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
 

امروز رفتم دانشگا ثبت نام ...تخم سگا واسه دانشگا سراسریم پول می گیرن...موسسه ی آموزش عالی دیگه چه صیغه ای بود که گریبانگیر ما شد نمیدونم؟؟؟

در هر صورت بچه های دانشگامون در ظاهر خیلی باحال بودن..از همه مهمتر همشون مال تهران بودن..

 

حمید بازدید : 159 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
چیه ؟؟؟ داری به چی نگا میکنی؟؟؟ تعجب کردی دیوونه؟؟؟ فکر میکردی از تو دیوونه تر دیگه آدم تو این دنیا نیست..خوب اشتباه کردی جونم...بیشتر از اونیکه فکر کنی من دیوونم...میدونی چرا؟؟؟

چون پریروز ۷۰ تومان پول دادم یه کیف سفید خریدم فقط چون مارکشو دوست داشتم..حالا هم نمی تونم پسش بدم...اصلا هم نمی خوام ازش استفاده کنم..هر وقت میرم میلاد نور یه خرید اشتباه انجام میدم..چون عشقم میکشه..به تو هم هیچ ربطی نداره که میخوام باهاش چی کار کنم..

ههههههه میخندم عین ج ن د ه ها(به قول دوستام)

تو هم مثل من بخند تا بیشتر خرکیف شی...ههههه

حمید بازدید : 171 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
میگم این اتو زدنم چه حالی میده ها...امروز با یه سوناتا اتو زدم...پسره خیلی باحال بود..درست عین خودم...کلی خندیدیم..منو تا شهرک رسوندو رفت..هههههههههه

اما تو اگه بچه ی بی جنبه ای هستی اتو نزن..یه وقت میبرنت بلا ملا سرت میارن..مشکل ساز میشی اونوقت..هنگام اتو زدن بسیار ریلکس باشین..به قول سیجل:اتمسفر ریلکس دورتو حفظ کن..

با پسرا هم نه زیاد شوخی کنین که فکر کنن خیلی لشین..نه زیاد کلاس بذارین که جو سنگین بشه...بیشتر بذارید اون حرف بزنه...شما هم تا میتونین از زندگی لذت ببرین..و بدون پرداخت کرایه ماشین خودتونو به مسیر مورد نظر برسونین..

------------------------------

به قول جی جی:تهران شده دیگه نیویورکم...هههه

حمید بازدید : 137 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
Beyonce Knowles Picture Gallery

 

Beyonce Knowles Picture Gallery

عکس بالایی رو یکی واسم فرستاده..اسمشو یادم نی..اما مرسی عجیجم

 

Beyonce Knowles Picture Gallery

 

Beyonce Knowles Picture Gallery

 

Beyonce Knowles Picture Gallery

حمید بازدید : 202 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
امروز رفتم کلاس زبان..همشمون دخترن...حوصلشونو ندارم...کلاس باید قاطی باشه..تا آدم بیشتر رغبت کنه بره سر کلاس..این تو ذات همه ی ماست که هر جا که مختلط باشه بیشتر خوش میگذره..مگه نه؟

امروز یه مزاحم تلفنی سیریش داشتم..منم جوری گذاشتمش سرکار که تا آخر عمر بیکار نباشه..هر کی مشکل بیکاری داره بهم بگه تا من بذارمش سرکار..ههههههههههههه

ساعت ۴ باهاش قرار گذاشتم..دم پاساژ تندیس..فک کنم الان اونجا باشه..طفلک...دلم براش میسوزه..میگف شمارتو با بدبختی گیر اووردم...منم گفتم بیا تجریش ..منم حتما میام..الان فکر میکنه من اونجام...

حمید بازدید : 167 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
ببینم اگه یه دختر تو وبلاگش خیلی راحت و بی پرده صحبت کنه باید فکر کرد اون حتما یه پسره االکی خودشو دختر جا زده؟؟؟

نه جونم..دخترا جلوی پسرا اونجوری کلاس می ذارنو حرف می زنین..

من دارم راحت و بدون نقاب ..خود خود خود واقعیمو مینویسم..

از بس دخترا خودشونو قایم کردن هیچکس نمی تونه پی به درونشون ببره..من تو این وبلاگ خودمو قایم نکردم...من دیوونم..میخوای بخوا..نمی خوایم نخوا..آره من راحت فحشا رو می نویسم..الکی هم احساساتی نمیشم..شدیدا هم بی پرده حرفامو می زنم..تو این مملکت ما دخترا به اندازه ی کافی احساساتمونو سانسور می کنیم..اما..تو وبلاگم میخوام همه ی این تابو ها رو بشکنم..

پس:

فحش میدم..راجع به هر چیزیم که دلم بخواد مینویسم..من یه دخترم

حمید بازدید : 196 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
تو خیابون که راه میری همه نگات میکنن..میگن وای بدنشو به به...حالا وقتشه له له بزنن همه  واسه تو..بگو کیوان دوست داری یا بیارم علیشمس واسه تو...

جدا" این رنگ پوست بهم میاد..

حمید بازدید : 201 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
 

امروز رفتم دانشگا ثبت نام ...تخم سگا واسه دانشگا سراسریم پول می گیرن...موسسه ی آموزش عالی دیگه چه صیغه ای بود که گریبانگیر ما شد نمیدونم؟؟؟

در هر صورت بچه های دانشگامون در ظاهر خیلی باحال بودن..از همه مهمتر همشون مال تهران بودن..

 

حمید بازدید : 172 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
چیه ؟؟؟ داری به چی نگا میکنی؟؟؟ تعجب کردی دیوونه؟؟؟ فکر میکردی از تو دیوونه تر دیگه آدم تو این دنیا نیست..خوب اشتباه کردی جونم...بیشتر از اونیکه فکر کنی من دیوونم...میدونی چرا؟؟؟

چون پریروز ۷۰ تومان پول دادم یه کیف سفید خریدم فقط چون مارکشو دوست داشتم..حالا هم نمی تونم پسش بدم...اصلا هم نمی خوام ازش استفاده کنم..هر وقت میرم میلاد نور یه خرید اشتباه انجام میدم..چون عشقم میکشه..به تو هم هیچ ربطی نداره که میخوام باهاش چی کار کنم..

ههههههه میخندم عین ج ن د ه ها(به قول دوستام)

تو هم مثل من بخند تا بیشتر خرکیف شی...ههههه

حمید بازدید : 150 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
میگم این اتو زدنم چه حالی میده ها...امروز با یه سوناتا اتو زدم...پسره خیلی باحال بود..درست عین خودم...کلی خندیدیم..منو تا شهرک رسوندو رفت..هههههههههه

اما تو اگه بچه ی بی جنبه ای هستی اتو نزن..یه وقت میبرنت بلا ملا سرت میارن..مشکل ساز میشی اونوقت..هنگام اتو زدن بسیار ریلکس باشین..به قول سیجل:اتمسفر ریلکس دورتو حفظ کن..

با پسرا هم نه زیاد شوخی کنین که فکر کنن خیلی لشین..نه زیاد کلاس بذارین که جو سنگین بشه...بیشتر بذارید اون حرف بزنه...شما هم تا میتونین از زندگی لذت ببرین..و بدون پرداخت کرایه ماشین خودتونو به مسیر مورد نظر برسونین..

------------------------------

به قول جی جی:تهران شده دیگه نیویورکم...هههه

حمید بازدید : 151 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)
Beyonce Knowles Picture Gallery

 

Beyonce Knowles Picture Gallery

عکس بالایی رو یکی واسم فرستاده..اسمشو یادم نی..اما مرسی عجیجم

 

Beyonce Knowles Picture Gallery

 

Beyonce Knowles Picture Gallery

 

Beyonce Knowles Picture Gallery

تعداد صفحات : 44

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1304
  • کل نظرات : 14
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 147
  • آی پی دیروز : 61
  • بازدید امروز : 189
  • باردید دیروز : 70
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 1,913
  • بازدید ماه : 1,913
  • بازدید سال : 17,411
  • بازدید کلی : 310,907