به گزارش فارس، نشست خبري باشگاه پرسپوليس با حضور كاشاني، دايي، خوردبين و حيدري كه قرار بود از ساعت 13 در سالن شهرداري منطقه 9 آغاز شود با تأخير 30 دقيقهاي به دليل دير رسيدن علي دايي آغاز شد.
حبيب كاشاني سرپرست باشگاه پرسپوليس صحبتهاي زير را انجام داد:
با توجه به اينكه به تازگي ايام تعطيلات را پشت سر گذاشتهايم و همه تيم ها 38 روز استراحت داشتند و اين تعطيلي ناخواسته بود طبيعتا بايد تمام بازيهاي باقيمانده ليگ به موقع و طبق برنامه انجام شود و همه تيمها هم بايد با سازمان ليگ همكاري كنند. چهار تيمي كه در ليگ قهرمانان آسيا حضور دارند اميدوارم كه بتوانند تا پايان فصل بدون مشكل ليگ را انجام دهند.
پس از برگزاري اردوي پرسپوليس در تركيه و امارات عدهاي سؤال ميپرسند كه چرا پرسپوليس در كيش اردو نگذاشت؟ من بايد يك توضيحي بدهم. ما در ابتداي فصل سه اردوي داخلي در سرعين، مشهد و كيش برگزار كرديم. برگزاركننده اردوي آنتاليا از پرسپوليس دعوت كرد تا در اين مسابقات شركت كنيم. اين براي باشگاه ما افتخار است كه براي چنين مسابقاتي از بين 18 ليگ برتري پرسپوليس را دعوت ميكنند. بنابراين نه زمان و نه مكان اين تورنمنت را پرسپوليس تعيين نكرده است.
5 تيم ديگري كه در ليگ برتر در تركيه حضور داشتند خودشان زمان را مشخص كردند. براي اولين بار در تاريخ باشگاه پرسپوليس براي حضور در تورنمنت 30 هزار دلار ورودي گرفت و همچنين براي ما درآمدزايي داشت. جزيره كيش يك زمين تمرين بيشتر ندارد بنابراين براي برگزاري تمرين ساعت تمريني پيدا نميشوند. از طرفي حريف تمريني هم در اين جزيره نيست.
اردوي پرسپوليس در دوبي هم براي اين دليل بود كه از اين تيم دعوت شده بود. ما ميخواستيم كه سه بازي خوب انجام دهيم. شايد اگر كسي ديگر جاي دايي بود اين ريسك را نميكرد.
در تاريخ فوتبال ما چه تيمي با اسپارتاپراگ بازي كرده اما پرسپوليس توانست در اين تورنمنت با اين تيم بازي كند. ما براي اينكه براي كريم باقري بازي خداحافظي برگزار كنيم چند نامه به باشگاههاي مختلف نوشتيم. اتلتيكو مادريد تقاضاي يك ميليون يورو كرد تا به تهران بيايد اما پرسپوليس بدون اينكه هزينهاي كند در دو تورنمنت خارجي شركت كرد و توانست در آنجا كارهاي تاكتيكي و تكنيكي انجام دهد. اين براي اولين بار است كه يك تيم ايراني در سه اردوي بين المللي آلمان، تركيه و امارات شركت ميكند. كم كم به سمت حرفهاي گري پيش ميرويم و بچهها در بازي با نفت آبادان آمادگي جسماني و روحي خود را نشان دادند.
حبيب كاشاني در مورد اينكه حضور پرسپوليس در تورنمنت تركيه و امارات به دليل حضور علي دايي در پرسپوليس بوده گفت: بي شك علي دايي بزرگ و از افتخارات فوتبال ايران است اما مطمئن باشيد حضور پرسپوليس در اين دو تورنمنت به خاطر اين تيم بوده است. ما وظيفه داريم از تيم پرسپوليس طرفداري كنيم. قطعا حضور دايي در پرسپوليس به وجهه اين تيم كمك و آن را پررنگ تر كرده است اما نبايد قضايا طوري جلوه داده شود كه هوادار و باشگاه ناديده گرفته شوند.
پرسپوليس 40 سال قدمت دارد و با توجه به اين همين شناخت از پرسپوليس دعوت شده در اين دو تورنمنت شركت كند. البته كه هرجا مي رويم علي دايي را مي شناسند. بايد هم بشناسند چون او جوانياش را گذاشته است.
در مورد شيث رضايي و اتفاقاتي كه در چند ماه رخ داده بايد بگويم كه او يك بازيكن خوب و ممتاز است. نه تنها ما بلكه علي دايي هم او را دوست دارد. اگر اتفاقي خدايي نكرده براي رضايي رخ دهد خود ما زودتر از همه به سراغ شيث ميرويم.
اختلافي كه با شيث رضايي داريم شخصي نيست و ما ميخواهيم كه او به چيزي كه استحقاقش را دارد برسد. در اردوي دوبي اتفاقاتي افتاده كه سرمربي تيم خواست اين بازيكن در اين اردو نباشد و گفت همان شب امارات را ترك كند. وقتي قضيه را با من درميان گذاشتند گفتم تصميم علي دايي اجرايي شود. همان شب بليت براي بازگشت شيث نبود و صبح آن ماجرا به تهران برگشت.
اين قضيه در كميته فني باشگاه نيز مورد بررسي قرار گرفت و علي دايي صلاح ديد كه شيث رضايي همراه تيم نباشد و كميته فني هم اين مسئله را پذيرفت. اين تصميم به كميته انضباطي ارجاع داده شده و اوايل هفته آينده در مورد اين پرونده جلسهاي تشكيل مي شود و حكم او اعلام خواهد شد. اصلا اين حرف ها درست نيست كه علي دايي رضايي را اخراج كرده باشد و من خواسته باشم او را حفظ كنم. علي دايي مربي حرفهاي است و قوانين فيفا را ميداند. همان روزي كه به رضايي ميگويد به تهران بازگردد از مربي بدنساز ميخواهد كه برنامه تمريني شيث در تهران را به او بدهد. ما كار حرفهاي انجام ميدهيم باز هم ميگويم مهمتر از شيث رضايي منافع پرسپوليس است.
جانشين سامال سعيد از كويت يا عراق ميآيد
كادر فني بعد از ديدن بازيهاي سامال سعيد اعلام كرد ما به اين بازيكن نياز داريم و ما به مراجعه به سايت AFC سن او را ديديم. در آنجا درج شده بود زير 23 سال است. زماني كه محمد پروين مصدوم شد و از ليست خارجاش كرديم تصميم گرفتيم يك بازيكن زير 23 سال جايگزين كنيم.
مدير برنامههاي سامال سعيد گفت اين بازيكن يك گذرنامه دارد كه سال تولدش 1989 است. او گفت كه من اختيار تام دارم كه با باشگاه پرسپوليس قرارداد امضاء كنم ولي با توجه به حوادثي كه در گذشته براي پرسپوليس و استقلال پيش آمده بود تدبير كرديم و گفتيم كه خود بازيكن به همراه گذرنامه متولد 1989 بايد به ايران بيايد.
ايشان آمد ولي مهمان پرسپوليس نبود و هزينههايش را خودش بايد پرداخت ميكرد. قبل از اينكه با من ديدار داشته باشد با علي دايي ديدار داشت و سپس وقتي از او گذرنامه را خواستيم ديديم متولد سال 1986 است و اين بازيكن نتوانست گذرنامه 1989 خود را به ما ارائه كند اما مدير برنامههايش مدعي بود تمام بازيكنان عراقي 2 گذرنامه دارند مانند عماد رضا و محمد علي كريم كه او گذرنامه دوم را به ما ارائه نكرد.
مدير برنامههاي سامال سعيد از ما براي 6 بازي در ليگ قهرمانان آسيا 250 هزار يورو و براي فصل آينده 600 هزار يورو درخواست كرد كه در مجموع 800 هزار يورو براي يك فصل از ما خواست اما با توجه به اينكه سرمربي تيم ما به مسائل مالي باشگاه اشراف داشت حاضر نشد چنين بازيكني را به خدمت بگيرد. اينكه ما به يك بازيكن ملي پوش خود 400 هزار دلار پرداخت كنيم و به يك بازيكن براي 6 بازي 250 هزار دلار بدهيم مناسب نيست.
جانشين سعيد از كويت يا عراق خواهد آمد و علي دايي فيلم اين دو بازيكن را ميبيند و در نهايت در مورد جانشين سعيد تصميم گيري خواهد شد.
باشگاه پرسپوليس مشكلات مالي فراواني دارد
با مشكلات مالي زيادي مواجه هستيم. مشكلات داخلي خودمان را داريم و يك سري مشكلات مالي بين المللي. باشگاه پرسپوليس يك باشگاه دولتي است كه 50 درصد هزينهها را قرار است سازمان تربيت بدني بدهد و 50 درصد ديگر را خود ما درآمدزايي كنيم. سال قبل در ازاي 41 مسابقهاي كه انجام داديم يعني به ازاي 3 هزار و 690 دقيقه، يك ميليارد و 700 ميليون تومان از پخش تلويزيوني پول به حساب باشگاه واريز شد كه سازمان ليگ اين مبلغ را بابت طلبكاران فصل گذشته به حساب آنها واريز كرد.
تنها محل درآمد باشگاه حق پخش تلويزيوني و اسپانسر است. ما فصل گذشته بابت 2-3 بازيكني كه به صورت قرضي داديم درآمدي هم داشتيم. ما به سمت حرفهاي شدن پيش ميرويم اما واقعيت اين است كه من در باشگاه پرسپوليس با مشكلاتي مواجه هستم كه هر مدير ديگري هم به جاي من بيايد اين مشكلات را دارد. وينگادا و دستيارانش 300 هزار دلار از باشگاه طلب دارند كه با تأخير در ديركردش 500 هزار دلار از باشگاه طلب دارند. امروز خواندم برانكو نيز بابت سرمربيگرياش در تيم ملي در سال 2006 از فدراسيون فوتبال طلبكار است.
پرسپوليس از سوي ديگر از سوي طلبكاران داخلي تحت فشار است. نعيم سعداوي كه براي پرسپوليس زحمت كشيده ميگويد اگر پولم را ندهيد از پرسپوليس امتياز كسر ميشود. احترام زيادي براي ايشان قائل هستيم و به همين دليل براي سازمان ليگ دو نامه نوشتهايم تا اولين درآمد باشگاه را به ايشان بدهد.
پرسپوليس كارخانه فولاد و ذوب آهن ندارد
ما كه كارخانه فولاد و ذوب آهن نداريم و خودمان بايد از طريق اسپانسر و حق پخش تلويزيوني درآمد كسب كنيم. سازمان ليگ بابت 20 مسابقه 400 ميليون تومان به حساب باشگاه واريز كرده كه اين پول نيز به حساب طلبكاران واريز شده است.
امروز به ما گفته ميشود اگر طلب تيم فوتسال پرسپوليس داده نشود 3 امتياز از باشگاه كسر ميشود اين در حالي است كه ما هزينههاي بسياري متحمل ميشويم. 2.5 ميليارد تومان هزينه تعمير ورزشگاه درفشيفر شده است. نميتوانيم وارد ليگ قهرمانان آسيا شويم ولي زمين تمرين نداشته باشيم. بازيكنان به وسايل بدنسازي و ريكاوري نياز دارند اين در حالي است كه طلبكاراني مانند وينگادا، احمدرضا عابدزاده، افشين پيرواني و سايرين طلب خود را ميخواهند كه اين حق قانوني و شرعي آنها است آن هم در شرايطي كه ما بايد حقوق 30 بازيكن را بدهيم. بايد به بازيكن پولش را بدهيم تا علي دايي نيز تيم را با آرامش جلو ببرد اما برخي به دروغ ميگويند اگر باشگاه پرسپوليس پول ندارد چرا به مسافرت ميرود اين در حالي است كه ما را به آنتاليا و دوبي دعوت كرده بودند.
پرسپوليس يك باشگاه صد در صد دولتي است و نهادهاي نظارتي بر روي آن اشراف دارند. ديوان محاسبات اداري هزينههاي باشگاه را رصد ميكند. ما هزار تومان نميتوانيم بيمورد خرج كنيم. ذيحساب داريم.در اردوي دوبي نيز از طريق اسپانسر هزينهها را تأمين كرديم. من از دوستاني كه طلبشان را از باشگاه پرسپوليس ميخواهند و از بهترين و ديندارترين اهالي ورزش بودهاند امروز پوزش ميخواهم كه طلبشان به موقع پرداخت نشده است اما من به عنوان يك معلم چه درآمدي ميتوانم داشته باشم.
به باشگاه ميگويند بابت فوتسال در سال 87 بدهكاريم و اگر اين بدهي را پرداخت نكنيم 3 امتياز كسر ميشود. اصلا بياييد باشگاه پرسپوليس را نابود كنيد، حذفش كنيد و به دسته پايينتر بيندازيد. فوتبال براي پرسپوليس هيچ درآمدي ندارد. نه پخش مستقيم داريم، نه ميتوانيم هزينهها را از طريق اسپانسر تأمين كنيم. بازيكنان ما به زحمت 3 امتياز ميگيرند اما به ما گفته ميشود اگر بدهي را پرداخت نكنيد از شما امتياز كسر ميشود. ما فوتسال را به دليل آنكه در تهران و شهرستانها دنبال ميشود و علاقمنداني كه دارد ايجاد كردهايم تا شايد باعث خوشحالي و سرگرمي مردم شود. از تمام دوستاني كه از باشگاه طلبكارند عذرخواهي ميكنم كه طلب آنها به موقع پرداخت نشد اما از آنها ميخواهم كه به خاطر مردم به ما فرصت معقولي بدهند تا بدهيهاي آنها را پرداخت كنيم.
عابدزاده سال هاي جوانياش را در پرسپوليس گذاشته و حقش است كه اين پول را بگيرد. كرمانيمقدم و حسن خانمحمدي نيز از باشگاه طلبكارند. داود فنايي و رهبريفر نيز از باشگاه طلب دارند اما از آنها ميخواهم كه به باشگاه فرصت دهند. پرسپوليس از زمان پرويز كماسي بدهكار است. عزيز محمدي به من زنگ زد و من گفتم مشتاقيم كه اين مطالبات پرداخت شود كه 400 ميليون هم بابت اين فصل به حساب طلبكاران پرداخت كرديم.
قراردادي طبق قوانين آمريكا
در گذشته قراردادي امضا شد كه بابت 2 بازي در آمريكا و 1 بازي در كانادا به پرسپوليس 40 هزار دلار پول پرداخت شود. اين قرارداد در سال 1384 امضا شد تا بابت اين تور تابستاني به پرسپوليس 40 هزار دلار بدهند. نميدانم آن زمان دلار چند تومان بوده است 200 تومان يا 500 تومان اما جالب اينجاست كه اعلام شد اگر دعوايي بين باشگاه پرسپوليس و شركت آلفا رخ داد طبق قوانين آمريكا و ايالت كاليفرنيا عمل شود.
افشين قطبي نيز در سال 86 از ما ميخواست كه قرارداد ما با او طبق قوانين سوئيس باشد و اگر اختلافي كه بين ما و قطبي پيش آمد بر اساس قوانين فدراسيون فوتبال سوئيس يا قوانين مدني سوئيس اين اختلاف حل شود اما ما اين مسئله را نپذيرفتيم و گفتيم اين قرارداد بايد طبق قوانين ايران امضا شود. ما ايراني هستيم و در ايران قرارداد را منعقد ميكنيم.
در زماني كه من در باشگاه حضور داشتم به شركت آلفا اعلام كرديم قوانين كاليفرنيا را صالح نميدانيم و قرارداد جديدي امضا كرديم. بر اساس آن قرار شد پرسپوليس 500 هزار دلار بگيرد و 50 بليت بيزينس كلاس و هتل در شهر براي پرسپوليس رزرو شود تا در صورتي كه وزارت امور خارجه ايران به ما اجازه داد به اين سفر برويم. در سال 86 بنا به دلايلي صلاح دانسته نشد كه در باشگاه باشم و پس از آن يك توافق جديد صورت گرفت اما پس از بازگشت من توسط 2 دكتر ايراني خارج از كشور كه از هلند به تيم حقوقي باشگاه اضافه شدند اين قرارداد را درست ندانست زيرا شركت آلفا يك شركت ورشكسته است و فقط يك اسم بر روي كاغذ است.
از مسئولان اين شركت خواستيم ابتدا دادخواست خود را از باشگاه پرسپوليس پس بگيرند و بعد بر اساس قرارداد 2 برنده با هم قرارداد جديد امضا كنيم. ما قرارداد تركمنچاي را قبول نميكنيم. اينكه براي 25 روز 40 هزار دلار بگيريم اين را نپذيرفتيم. آنها به ما انجام 3 بازي را دادند كه ما اين مسئله را قبول نكرديم گفتيم ابتدا دادخواست خود را پس بگيريد اما فتحاللهزاده اين مسئله را قبول كرد ولي ما به آنها گفتيم بايد قرارداد جديدي بسته شود و درآمد حاصل از تور تابستاني پرسپوليس تقسيم بر 2 شود آن هم به شرطي كه قوانين كشور ما اجازه سفر را بدهد.
اعلام اعضاي هيات مديره
كاشاني در مورد اينكه اعضاي هيئت مديره پرسپوليس چه زماني اعلام ميشود، گفت: علي سعيدلو قبل از جام ملتهاي آسيا قرار بود هيئت مديره را اعلام كند. من هم معتقدم خرد جمعي بهتر از فكر يك نفر است.
باشگاه امروز 250نفر حقوقبگير دارد نه 250 كارمند. ما از تيمهاي نونهالان، نوجوانان، جوانان و بزرگسالان حقوقبگير داريم. براي برخي از تيمهاي پايه نيز حق ايابذهاب ميدهيم. تيم فوتسال و تيراندازي داريم. 18 تيم در باشگاه داريم. امروز شما به عنوان اصحاب رسانه بگويد آيا يك بازيكن از پرسپوليس بوده است كه در مورد عقب افتادن مطالباتش مصاحبهاي كرده باشد. ما حتي قول پژو 206 را داده بوديم كه آن را هم داديم.
من هم قبول دارم با چند نفر بهتر ميتوان باشگاه را اداره كرد تا اينكه من تنها بخواهم اين كار را بكنم در آن صورت من هم به عنوان مدير اجرايي كارهاي روزمره را انجام ميدهم.
اكنون براي اينكه تيم را براي ليگ قهرمانان آسيا به ازبكستان برود بايد پرواز چارتر بگيريم و من تنها بايد دنبال اين كارها باشم. در حالي اگر باشگاه نفرات ديگري هم داشته باشد آنها بخشي از وظايف را بر عهده ميگيرند. در 16 ماه و 6 روزي كه من به باشگاه پرسپوليس آمدم تمام تلاشم را كردهام تا مشكلي از نظر مصالح مالي نداشته باشيم. حتي زماني كه تيم نفت محمودآباد را شكست داديم پاداش 400 هزار توماني را به بازيكنان پرداخت كرديم. شايد برخي بگويند براي شكست نفت محمودآباد 400 هزار تومان زياد است اما ما طبق قوانين عمل كرديم. حتي يك روز كه در ساعت 15 پول به حساب محمود خوردبين واريز شد و ما نتوانستيم به موقع پول بازيكنان را بدهيم از آنها عذرخواهي كردم با اينكه فقط يك شب تأخير داشتيم.
دايي هم مصونيت ندارد
حبيب كاشاني در پاسخ به سوال خبرنگار يكي از سايت ها درباره اينكه چرا علي دايي با وجود حاشيههايي كه با فدراسيون فوتبال داشت، به كميته انضباطي باشگاه دعوت نميشود ، گفت: يكي از بديهايي كه دارم اين است كه زياد اهل مطالعه نيستم. من يك مطلبي را در يك سايت درباره مازيار زارع ديدم كه اصلا نميدانم چه ربطي به من داشت و كجاي آن به من ميرسيد. متن اين بود كه يك بازيكن به نام مازيار زارع يك روز سگ خود را با قلاده 7 ميليوني به محل تمرين پرسپوليس آورده است و بدانيد كه مدير اين تيم كاشاني است. ميشود بگوييد ربط اين قضيه به من چيست.
مازيار يك بار اين كار را انجام داده و بلافاصله به او گفته شد كه اين جا محل كار است و نبايد چنين چيزي تكرار شود. البته اينكه شما قيمت قلاده را از كجا آوردهايد نميدانم ولي آيا من بايد هر شب مقابل در خانه 30 بازيكن بايستم تا ببينم كدامشان گربه يا ميمون با خودشان ميبرند يا ميآورند.
خواهش ميكنم در قلمهاي خود رعايت انصاف را داشته باشيد. من قبلا هم گفتهام با قلم ميشود به بهشت رسيد اما درباره سؤالتان درباره اينكه چرا دايي به كميته انضباطي احضار نشد بايد بگويم هيچ كسي در باشگاه پرسپوليس مصونيت ندارد. دايي هم عضوي از خانواده پرسپوليس است. اين را به شما بگويم ما جلسه كميته فني هفته گذشته داشتيم كه آقاي خوردبين كه يكي از اعضاي كميته است دير آمد و يك ميليون تومان جريمه شد. هر كسي برخلاف منافع باشگاه باشد بايد جواب دهد حتي خود من.نميشود كه چون من سرپرست باشگاه هستم هر كاري انجام بدهم. با كسي تعارف ندارم. مطمئنا آقاي دايي كه خود در تدوين آئيننامه باشگاه نقش داشته تابع قانون است. ما ميخواهيم خدمت كنيم. كميته فني تشكيل دادهايم تا تمام موارد ريز به ريز بررسي شود. كميته فني تشكيل ندادهايم كه همديگر را خراب كنيم. ميخواهيم مشكلات را بررسي كنيم. من با جسارت عرض ميكنم اولين تيمي هستيم كه براي سفر خارجي تمامي بازيكنان خود از سرباز و دانشجو گرفته توانستيم از كشور خارج كنيم.
ما حتي در مورد هتل محل اقامت و حريفاني كه با آنها روبرو بوديم بررسيهاي لازم را انجام داديم. به خودمان نمره قبولي نميدهيم اما خودمان را با شاخصهايي كه مدنظرمان است مقايسه ميكنيم.من از دايي خواستم نگاه ريزي به همه چيز داشته باشد. ميخواهيم به سمت فوتبال حرفهاي پيش برويم. هر كسي برخلاف آئيننامه حركتي كند با قانون روبرو است. من با 44 سال سن خوردبين با 60 سال و حتي خود علي دايي گردنمان از مو مقابل قانون باريكتر است. پس طبيعتا تاكنون كسي در باشگاه پرسپوليس برخلاف قانون عمل نكرده و ما هم احضار او به كميته انضباطي را ناديده گرفته باشيم.
علي دايي به فكر قبر و آخرت خود است
حبيب كاشاني هنگامي كه از علي دايي درباره سكوبرت سؤال شد ، گفت: اگر منظور سؤال كننده اين است كه دايي بحث شخصي با بازيكني دارد بايد بگويم كه اين چنين شخصيتي ندارد. من مثالي ميزنم. يك روز ديدم علي دايي ناراحت است و علت را از او پرسيدم و او گفت من يك بازيكن جوان به نام سامان آقازماني دارم كه حقش بوده در تركيب قرار گيرد اما بازيكن باتجربهتر ديگري در همان پست دارم كه در شرايط 50-50 با او قرار دارم و من ترجيح دادم بازيكن با تجربهتر را در تركيب قرار دهم. ميخواهم اين را بگويم كه او اينقدر مواظب قيامتش است.
دايي خودش را بيشتر از ديگران دوست دارد همانطور كه من هم همين طور هستم. اگر بازيكني خوب باشد قطعا دايي از او استفاده ميكند. سكوبرت هم بازيكن حرفهاي است و تابع قوانين باشگاه است. پس چه طور ميشود علي دايي در شرايط 50-50 حق كسي را بخورد. 14 ماه است كه با او همكاريم و من سالهاي سال است كه او را ميشناسم. دايي مواظب قبر و قيامت خود است و حقي را ناحق نميكند.
طبق توافقاتي كه انجام داده بوديم قرار بود 24 دي حدفاصل اردوي تركيه و دبي بازي خداحافظي براي دايي برگزار كنيم. حتي مكاتباتي با تيمهاي مثل اتلتيكو مادريد و تيم آقاي كرانچار انجام دهيم و حتي در آخر با باشگاه استقلال صحبت كرديم كه آنها شرط گذاشتند بازيكناني مثل زرينچه ومنصوريان كه براي آنها بازي خداحافظي گذاشته نشده در اين بازي حضور پيدا كنند اما باقري نپذيرفت سپس همراه تيم ملي به قطر رفت و ما به اين نتيجه رسيديم كه در يك فرصت مناسب ديگر اين بازي را برگزار كنيم.اكنون هم با توجه به برنامهريزي فشرده سازمان ليگ فرصتي براي اين بازي نيست اما هم من و هم كادر فني در فكر برگزاري يك بازي هستيم كه در شان باقري و باشگاه پرسپوليس باشد.
منتظر جواب اعتراض خود به كميته انضباطي هستيم
سرپرست باشگاه پرسپوليس در خصوص ماليات افشين قطبي گفت: من براي افشين قطبي آرزوي موفقيت دارم و قصد هم ندارم راجع به تيم ملي حرف بزنم. آنچه در جام ملتهاي آسيا احتياج داشتيم يك حس خوب براي تيم ملي و ايران بود. ملت ايران مهمتر از قطبي و كاشانيها است. ما ميتوانستيم بعد از جام ملتهاي آسيا سعه صدر بهتري داشته باشيم. قطبي تمام تلاش خود را انجام داد. مطمئنا با هر پيروزي تيم ملي او بيشتر از ما خوشحال ميشد آن هم به خاطر پاداشي كه ميتوانست بگيرد و كارنامه درخشانتري كه براي او ثبت شد.
آقاي قطبي مثل كرانچار كه از پرسپوليس به يك تيم باشگاهي رفت نه تيم ملي به ژاپن رفت، اما برايش آرزوي موفقيت ميكنم. اميدوارم كارشناسان نقد منصفانهاي داشته باشند تا فوتبال رشد كند. ما با كسي غرض شخصي نداريم و نميخواهيم روي يك نفر خط بطلان بكشيم. هر كسي معايب و محاسني دارد. قطعا اگر قرار باشد كسي قطبي را بشناسد من بهتر از هر كسي هستم چون با او مستقيم كار كردهام.از گرفتن پايان خدمت، شناسنامه، كارت ملي و حتي پاسپورت او كه باشگاه پرسپوليس در عرض 40 دقيقه براي او گرفت. من اميدوارم دوستان ما هر جا كه فرصتي براي صحبت كردن پيدا كردند انصاف را در نظر بگيرند و از حسنهاي افشين قطبي هم صحبت شود. بازيكن حق ندارد در مورد سرمربي حرف بزند. كجاي دنيا چنين اتفاقي ميافتد. مربي خوب يا بد ما نبايد خليفه كشي را باب كنيم و هر كسي به خود جرات دهد صحبت كند. چنين چيزي در شان كشور ما و يك مسلمان نيست.
باشگاه پرسپوليس با افشين قطبي در سال 87 قراردادي امضا كرده كه در يكي از بندهاي آن عنوان شده ماليات را باشگاه پرداخت كند. هفته چهاردهم كه از پرسپوليس رفت و به اين نتيجه رسيدند كه قرارداد فسخ