loading...
دانلود موزیک و اهنگ و فیلم
حمید بازدید : 210 یکشنبه 17 تیر 1403 نظرات (0)

می نویسم همان کاری را می کنم که همه کسانی که وبلاگی دارند انجامش می دهند ، نمی دانم می نویسم برای کسی که دنیائی دوستش دارم و نمی توانم به باور وجودش برسم ، یا اینکه می نویسم تا خود مرا ذره ای خالی کنم و باشم در بین همین چند خطی که می زنم.

نوشتن برای هر کسی حکمی دارد و برای من هم حکمی شاید برای اینکه من می توانم بنویسم و خیلی های دیگر هم می توانند از نشتن نمی ترسم. بای همین است که در نوشتن دنبال کلمه هائی نمی گردیم که کسی را خوشش بیاید یا کسی رنجیده خاطر در میان بودنهایمان به تمام بودنمان "تر" بند و برود عین خیالش هم نباشد که چه کرده و با که کرده ! به همین راحتی است که می نویسیم و می گوئیم آنچه می گفته ایم. او از سینمائی حرف می زد که علی رغم فیلم مزخرفش همه چیزش برایم خاطره شد هر چند قبل از فیلم هم باز به هم پریده بودیم. اما از فیلمی می گوید که من در آن تنها نقش بند یک خاطره بوده ام و بس ، همین و تنها همین. نمی دانم من این وسط چه حقی برای چه کاری دارم. دیشب نتوانستم خواب ببینم و هی ازخواب بپرم ، شبی بود پر از تنش ، تا فرودگاه رفتم و به پهنای صورتم اشک ریختم و به خودم لعنت فرستادم و به خودم فحش دادم. اما دادم که دادم دردی از کسی دوا نمی کند تنها شدم آدمی با چشمها پف کرده و صورت درب و داغون که اونقدر تابلو بود که علی هم که مرا دید با تعجب پرسید " طوری شده ؟ " و در مقابل شانه بالا انداختن من هم فقط بر بهتش اضافه شد. نمی دانم همه اینها را چرا می گویم شاید چون در نوشتن ادم دنبال کلمه نمی گردد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1304
  • کل نظرات : 14
  • افراد آنلاین : 17
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 229
  • آی پی دیروز : 61
  • بازدید امروز : 340
  • باردید دیروز : 70
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 2,064
  • بازدید ماه : 2,064
  • بازدید سال : 17,562
  • بازدید کلی : 311,058